خواب آلودگی و نوشتن
خواب های تیره و سیاه امانم را بریده است!
خواب هایم را توان بازگو ندارم!
تیغ ها کناری است! در آن گوشه ی موهوم اتاقم!
تیغ هایم نیز خوابی بیش نیست! مکرر جستجو و سردرگمی ام را برای یافتنش چشیده ام!
خواب! خواب!خواب!
تفکرات موهومی اند و خواب آور!
لیک دانش بهتر است از جهل!
محکومم به تفکر!
تفکر در وجودم،وجودت!
ثمری هم نداشته باشد بازهم محبوسم در زندان تفکر و فلسفیدن!